نوشته شده توسط : محمدرضا محمدزاده

 

آشــــــتی با خدا و امــام زمان

.............................................................

 

 

چه زيباست كه انسان همه چيز را تجربه كند و اگر برايش امكان ندارد از تجربه ديگران استفاده كند.

   شما كه دوست داريد همه چيز را بيازماييد و چه بسا در اين راه خسارت هايى را نيز بدوش كشيد ، اين بار بياييد فرمايش هاى خدا و رسول و امامان پاك (عليهم السلام) در باره توبه و استغفار و بازگشت به سوى خدا را باور كنيد و اين تجربه ديرينه را در زندگى به كار گيريد. و اگر كوچك ترين ترديدى داريد خود تجربه كنيد ; چه آنچه از علم برتر است ، تجربه است!

   اگر در زندگى خويش گرفتارى و آشفتگى داريد ، و خود را از مشكلات زمانه و سختى هاى دوران غيبت در امان نمى بينيد ، اگر تشنه ديدار امام زمانتان (عليه السلام) هستيد و تحمّل فراق آن مولاى مهربان را نداريد، از آثار شوم گناهان و پى آمدهاى تلخِ تجاوز از حدود خداوند غافل نشويد و بركات ندامت از كردار ناشايست و اظهار پشيمانى از گناهان يعنى: استغفار را ناديده نگيريد.

   بياييد براى درك حقيقت آشتى با خدا و امام زمان (عليه السلام)، و دست يافتن بهآثار و بركاتش ، ابتدا نقش حياتى استغفار و ارزش والاى اظهار ندامت را در مكتب وحى بفهميم و راه آشتى كردن و بازگشتِ به سوى خدا را آموخته ، معناى توبه و استغفار را فهميده ، با شروط آن آشنا شده ، از موانع پذيرش آن آگاه گشته و اسرار و رموز آن را فرا گيريم ; سپس ندامت قلبى خود را به خداى مهربان اظهار كرده و با تكرار ذكر مبارك استغفار به آثار پر بار مادّى و بركات بى انتهاى معنويش دست يافته و شيرينى اظهار ندامت را در ذائقه خويش تجربه كنيم. آنگاه با اشتياقى بى امان ، در جستجوى اوقات برتر استغفار و انواع بهتر عذرخواهى برآييم.

   اين نوشتار ، شما را در دست يابى به اين هدفِ عالى يارى مى كند.

بازگشت بى شكست

   جمعه شبى آن دم كه از نيمه گذشته بود ، در پيچ و خم تاريك وخموش كوچه هاى خوش بختى و سعادت ، جوانى افتان و خيزان ، سرگشته و حيران ، وحشتزده و نالان ! در جستجوى سوسوى نورى مى دويد كه از روزنه هاى تاريكى ها مى دميد.

   نورى كه طَبق طَبق مرواريد علم و دانش ارمغان مى آورد كه در صدف هاى كمال و فضيلت جاى گرفته بودند و بر روى سجاده هاى سبز محبّت افتاده و به دست فرشته هاى بهشتى داده مى شد تا با خود به آسمان زيباى معنويت بالا برند ; جايى كه اشكِ خسته دلانِ كوىِ يار را پُر بها خريدارند .

   ناگاه شبنم اشكش بر گونه هاى خسته و بى رمقش غلتيد و با همه يأس و نااميدى صدايى را شنيد كه از صداى بلبل دل انگيزتر و از وصل محبوب زيباروى دلپذيرتر بود :

اى گمشده وادى تاريكِ شب ها ، اى سرگشته صحراى مخوفِ معصيت ها ، اى لب تشنه افتاده در كويرِ سوزانِ شهوت ها ، اى بنده لرزيده ازطوفان سرد و شوم غفلت ها ، اى جوان در مانده در پشت در زندان يأس و نااميدى ها ; بيا با من باش تا من هم با تو باشم ، بيا دوستم بدار تا من هم دوستت بدارم ، بيا در آغوش مهر و رحمتم بياساى تا آمرزش من هم تو را بنوازد .

بيا و برگرد كه اگر بازگردى مى پذيرمت و با دستان مهربانِ مغفرتم دست هاى خسته و ترك خورده از سردى گناه تو را مى گيرم . بيا و با يك دنيا اميد از دروازه توبه گذر نما ، در شهر زيباى استغفار قدم بگذار ، در كوثر گريه از خوف خدايت غسلى كن و از تابش طلايى خورشيد آشتى با خداى خويش ، نورى برگير ; آنگاه ، با زلالِ اشكِ ندامت وضويى بساز ، صحيفه استغفار را ورق بزن و صفحه صفحه اش را با دقت بخوان ; كه در اين حريم مبارك ، چشمه سارهاى خشك شده اميد به جوش آمده ، نهرهاى ساكت و آرام عبوديت به جريان افتاده و سر زمين خشكيده روح انسان سيراب مى گردد .

اينجا مرغِ در قفس مانده جان آدمى رها گرديده و در آسمان معنويت به پرواز در مى آيد . و از همين جاست كه درهاى آهنين زندان لغزش و خطا باز گشته و تن خسته و بى رمقِ زندانيانِ گنهكار ، جانى تازه مى گيرد .

اينجا بادبانِ كشتى شكست خورده ايمان به لرزه افتاده و به سوى جزيره اوج و شكوفايى به حركت در مى آيد .

آرى ، اينجا وادى پر نور غفرانِ «غفّار الذّنوب » و اقيانوس بى كران رحمت « ارحم الرّاحمين » است . 

 

 



:: موضوعات مرتبط: مذهبی , امام زمان , ,
:: بازدید از این مطلب : 1085
|
امتیاز مطلب : 7
|
تعداد امتیازدهندگان : 2
|
مجموع امتیاز : 2
تاریخ انتشار : شنبه 10 فروردين 1392 | نظرات ()
نوشته شده توسط : محمدرضا محمدزاده

 او تنها 18سال زندگی کرد چند روز پس از پدرش. مگر چه گذشت بر دخت عزیزپدر که اینچنین در اول جوانی قد کمان شد.

اعتراف


فاطمه دست هایش راجلوی درخانه گرفته بود ونمی گذاشت در باز شود.اورا به یکسو افکندم.راه بر من گرفت با تازیانه بر دست هایش زدم که از شدت درد ناله وفریادش بلند شد.در این خال تصمیم گرفتم که قدری نرم شوم واز درب خانه برگردم.در این هنگام به یاد دشمنی علی وحرص وطمع او در ریختن خون بزرگان عرب ونیرنگ وسحر محمد افتادم.بعد لگدی محکم بر در زدم.وی که محکم به در چسبیده بود تا باز نشود فریادی زد که پنداشتم مدینه زیرو رو شدوصدا زد:ای پدر ای رسول خدا ببین با حبیبه تو ودخترت چگونه رفتار می شود

آه ای فضه مرا بگیر به خدا فرزندی که در شکم داشتم کشته شد.


 



:: موضوعات مرتبط: مناسبت ها , ائمه اطهر , ,
:: بازدید از این مطلب : 1861
|
امتیاز مطلب : 7
|
تعداد امتیازدهندگان : 3
|
مجموع امتیاز : 3
تاریخ انتشار : دو شنبه 5 فروردين 1392 | نظرات ()
نوشته شده توسط : محمدرضا محمدزاده

 

 

امسال سال فرج است اگر خواستار آن باشیم..........

سال ها گذشت او نیامد .... چرا اودر نود و دو مین سال صده 13 نیاید

اللهم عجل لولیک الفرج

 

امام جعفر صادق می فرماید:

نوروز روزی ست که قائم ما ظهور می کند ودر این روز بر دجال چیره می شود واورا در کنار کوفه دار می زند هیچ نوروزی نمی رسد مگر اینکه مادر امتظار فرج هستیم
 

بحار الانوار ج56ص120
 



:: بازدید از این مطلب : 1318
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : شنبه 3 فروردين 1392 | نظرات ()
نوشته شده توسط : محمدرضا محمدزاده

 

در فاصله پنج ساعت، سه شهروند شیعه دیگر در پاکستان به دست تروریست‏های وهابی به شهادت رسیدند.

به گزارش موعود به نقل ابنا، در فاصله دو ساعت، دو شهروند شیعه دیگر در پاکستان به دست تروریست‏ها به شهادت رسیدند.

شهادت یک دکتر
ساعت ۶ بعدازظهر امروز سه شنبه ۳ بهمن ماه (به وقت محلی) یک پزشک دیگر در حملات لشکر جهنگوی به شهادت رسید.«دکتر شاهنواز علی آخوندزاده» که چشم پزشک بود در مطب خود در منطقه "بازار قصه خوانی" شهر پیشاور مورد حمله قرار گرفته و شهید شد.عموی این « «انورعلی آخوندزاده» دبیر کل نهضت جعفریه نیز در در ۲۳ نوامبر ۲۰۰۰ ​مصادف با ۳ آذر ۱۳۷۹ به دست همین گروهک به شهادت رسیده بود.

شهادت در کهارادر
ساعت ۸ شب و به فاصله 2 ساعت از ترور دکتر شاهنواز، یک شیعه دیگر در پاکستان به شهادت رسید.«حبیب علی» فرزند رضا حسین در "بازار کهدا" واقع در محله "کهارادر نیا آباد" کراچی مورد حمله ترو.ریست‏های سلفی قرار گرفت و شهید شد.

شهادت یک پزشک دیگر
ساعت22 شب گذشته، پزشک سرپرست "بیمارستان دولتی سند" در راه بازگشت به منزل، در منطقه ی "نیوکراچی" با ضرب گلوله ی تک تیراندازان اعضای سپاه صحابه به شهادت رسید.«دکتر حسن عالم» دومین دکتر و سومین شیعه ایست که امروز مورد حمله قرار گرفت و شهید شد.



:: موضوعات مرتبط: مناسبت ها , تازه ها , ,
:: بازدید از این مطلب : 1586
|
امتیاز مطلب : 3
|
تعداد امتیازدهندگان : 3
|
مجموع امتیاز : 3
تاریخ انتشار : شنبه 19 اسفند 1391 | نظرات ()
نوشته شده توسط : محمدرضا محمدزاده

 

بر سنگ قبر آن ماری شیمل مستشرق آلمانی، با خط زیبای نستعلیق این حدیث نورانی از امیر المؤمنین نقش بسته است که: الناس نیام فاذا... 
 

 

"الناس نیام فاذا ماتوا انتبهو"(مردم خوابند و وقتی می میرند بیدار خواهند شد)
 

 
 
 
به گزارش پایگاه حدیث نت به نقل از شفقنا، «آنه ماری شیمل» یکی از معدود مستشرقانی بود که بسیاری از وجوه تاریخ اسلام را با انصاف نگریسته است به گونه ای که برخی او را عاشق جهان تلقی می کنند، عاشقی که هزینه عشق خود به جهان اسلام را نیز پرداخته است.
شیمل در هفتم آوریل ۱۹۲۲ در ارفورت آلمان در خانواده ای متوسط به دنیا آمد. خواندن یک داستان عربی در کودکی جرقه ای شد که زندگی آینده او را رقم زد. در سن پانزده سالگی عاشقانه زبان عربی را آموخت در سال۱۹۴۶ در دانشگاه ماربورگ به درجه استادی رسید، اما به خاطر اینکه دختری جوان بود نه در ماربورگ بلکه در دانشگاه آنکارا و به زبان ترکی مشغول تدریس شد.
او علاوه بر ترکی، عربی، فارسی، اردو و بیشتر زبان های هند و اروپایی را آموخت. در سال ۱۹۵۱ بار دیگر در تاریخ ادیان دکتری گرفت و در سال ۱۹۶۱ به عنوان استاد دانشگاه بن منصوب شد. وی در هاروارد، کمبریج و دانشگاه های ترکیه، ایران، پاکستان و افغانستان نیز تدریس داشته است. بی نظیر بوتو نخست وزیر مقتول پاکستان یکی از شاگردان وی به شمار می رود.
شیمل و صحیفه سجادیه
شمیل در جایی پیرامون ادعیه اسلامی به ویژه صحیفه سجادیه می گوید: من خود همواره دعاها، احادیث و اخبار اسلامی را از اصل عربی آن می‏خوانم و به ترجمه‏ای مراجعه نمی‏کنم. من خودم بخشی کوچک از کتاب صحیفه سجادیه را به آلمانی ترجمه و منتشر کرده‏ام، قریب هفت سال پیش وقتی مشغول ترجمه دعای رؤیت هلال ماه رمضان و دعای وداع با آن ماه بودم، مادرم در بیمارستان بستری بود و من که به او سر می‏زدم پس از آنکه او به خواب می‏رفت در گوشه‏ای از آن اتاق به کار پاکنویس کردن ترجمه‏ها مشغول می‏شدم. اتاق مادرم دو تختی بود. در تخت دیگر خانمی بسیار فاضله بستری بود که کاتولیکی مؤمن و راسخ العقیده و حتی متعصب بود. وقتی فهمید که من دعاهای اسلامی را ترجمه می‏کنم، دلگیر شد که مگر در مسیحیت و در کتب مقدسه خودمان کمبودی داریم که تو به ادعیه اسلامی روی آوردی!؟ وقتی کتابم چاپ شد یک نسخه برای او فرستادم. یک ماه بعد او به من تلفن زد و گفت: صمیمانه از هدیه این کتاب متشکرم، زیرا هر روز به جای دعا آن را می‏خوانم. وی می افزاید: «امام زین‏ العابدین (ع) برای بسیاری از مردم جهان غرب کارساز است.»
یامهدی ادرکنی
خداوند رحمتش کند....

بهتراست بدانیم جرج جرجداک مسیحی بیش از200بار نهج البلاغه را خوانده است و هربار از آن پندی نو دریافت کرده

و ما یکبارهم قرآن را....

 



:: بازدید از این مطلب : 1698
|
امتیاز مطلب : 2
|
تعداد امتیازدهندگان : 2
|
مجموع امتیاز : 2
تاریخ انتشار : دو شنبه 14 اسفند 1391 | نظرات ()